فرجامخواهی یکی از طرق فوقالعاده اعتراض به آراء محاکم است که هدف آن، نظارت بر انطباق رأی صادره با موازین شرعی و مقررات قانونی است. اما قانون آیین دادرسی مدنی در موادی از خود، مواردی را مشخص کرده که احکام و قرارهای صادره از محاکم غیر قابل فرجام هستند. اطلاع از این موضوع برای افراد درگیر دعاوی حقوقی، اهمیت زیادی دارد. در این مقاله، موارد و شرایط احکام غیر قابل فرجام و قرارهای غیر قابل فرجام را مورد بررسی قرار میدهیم.
فرجامخواهی به معنای بررسی انطباق یا عدم انطباق رأی صادره با موازین شرعی و قوانین است. این روش اعتراض، برخلاف تجدیدنظرخواهی، به بررسی ماهیت پرونده نمیپردازد، بلکه صرفاً به انطباق رأی با قوانین توجه دارد.
احکام و آرای غیر قابل فرجام در قانون آیین دادرسی مدنی
قانونگذار در ماده ۳۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی، برخی احکام را علیرغم اینکه جزو آراء قابل فرجام به شمار میآیند، به دلیل شرایط خاصی غیر قابل فرجام دانسته است. مطابق قانون آیین دادرسی مدنی، احکام و قرارهای صادره از محاکم، در شرایط زیر قابل فرجامخواهی نیستند:
احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه
براساس بند ۱ ماده ۳۶۹، احکامی که مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه باشند، غیر قابل فرجام هستند. اقرار قاطع دعوا، به معنای اقراری است که بهطور کامل موضوع اختلاف را خاتمه میدهد و نیاز به بررسیهای بیشتر را منتفی میکند. این احکام همچنین غیر قابل تجدیدنظر نیز هستند.
احکام مستند به نظریه کارشناس
طبق بند ۲ ماده ۳۶۹، احکامی که به استناد نظریه یک یا چند کارشناس صادر شده باشد و طرفین دعوا این نظریه را بهصورت کتبی قاطع دعوا اعلام کرده باشند، غیر قابل فرجام هستند. این شرط نشاندهنده پذیرش نظریه کارشناسی توسط طرفین است، لذا اعتراض یا فرجامخواهی معنایی نخواهد داشت.
احکام مستند به سوگند قاطع دعوا
بر اساس بند ۳ ماده ۳۶۹، احکامی که مستند به سوگند قاطع دعوا باشند نیز غیر قابل فرجام هستند. سوگند قاطع، یکی از ادله اثبات دعواست که با ادای آن، موضوع اختلاف خاتمه مییابد و دیگر نیازی به رسیدگی مجدد نیست.
احکامی که حق فرجامخواهی نسبت به آنها ساقط شده است
مطابق بند ۴ ماده ۳۶۹، اگر طرفین دعوا حق فرجامخواهی خود را نسبت به رأی صادره ساقط کرده باشند، آن رأی غیر قابل فرجام خواهد بود. این مورد معمولاً در قراردادهای خصوصی یا جلسات حل اختلاف میان طرفین پیش میآید.
احکام راجع به متفرعات دعوا
بند ۵ ماده ۳۶۹ بیان میدارد که احکامی که ضمن یا پس از رسیدگی به دعاوی اصلی و راجع به متفرعات آن صادر میشود، در صورتی قابل فرجام نیستند که حکم اصلی نیز غیر قابل فرجام باشد. متفرعات دعوا شامل موضوعاتی نظیر هزینه دادرسی، حقالوکاله و مسائل جانبی دیگر است.
احکامی که به موجب قوانین خاص غیر قابل فرجام هستند
در برخی قوانین خاص، مواردی از احکام غیر قابل فرجام تعریف شده است. برای مثال، در قوانین مربوط به دعاوی مالی با ارزش کمتر از حد تعیینشده، احکام صادره غیر قابل فرجام هستند.
قرارهای غیر قابل فرجام
قانون آیین دادرسی مدنی بهطور خاص به قرارهای غیر قابل فرجام اشارهای نکرده است. اما بر اساس اصول کلی، قرارهای دادگاه زمانی قابل فرجام هستند که حکم مربوط به اصل دعوا قابل فرجام باشد. بنابراین، اگر حکمی غیر قابل فرجام باشد، تمامی قرارهای صادره در همان دعوا نیز غیر قابل فرجام خواهند بود.
برخی از قرارهای رایج که مشمول این قاعده هستند عبارتند از:
- قرار رد دعوا: اگر حکم اصلی غیر قابل فرجام باشد، قرار رد دعوای مربوطه نیز غیر قابل فرجام خواهد بود.
- قرار تأمین خواسته: این قرار نیز تابع قابلیت فرجامخواهی حکم اصلی است.
دلایل غیر قابل فرجام بودن برخی آراء
دلایل غیر قابل فرجام بودن برخی احکام و قرارها را میتوان به شرح زیر توضیح داد:
- قطعیت رأی: در مواردی که رأی صادره به دلیل اقرار، سوگند یا نظریه کارشناسی قطعی باشد، نیاز به بررسی مجدد وجود ندارد.
- صرفهجویی در زمان و هزینه: جلوگیری از فرجامخواهی در مواردی که اعتراض تأثیری در نتیجه ندارد، به کاهش زمان و هزینههای دادرسی کمک میکند.
- پذیرش طرفین: زمانی که طرفین دعوا بهطور صریح یا ضمنی حق فرجامخواهی خود را ساقط کردهاند، اعتراض معنایی ندارد.
تأثیر احکام غیر قابل فرجام بر روند دادرسی
احکام و قرارهای غیر قابل فرجام، بهطور مستقیم بر روند دادرسی تأثیرگذار هستند. برخی از این تأثیرات عبارتند از:
- قطع روند اعتراض: با غیر قابل فرجام شدن رأی، امکان اعتراض به رأی در دیوان عالی کشور از بین میرود.
- تسریع در اجرای احکام: احکام غیر قابل فرجام سریعتر به مرحله اجرا میرسند، زیرا نیازی به طی مراحل فرجامخواهی ندارند.
- کاهش دعاوی مطول: جلوگیری از فرجامخواهی در موارد غیر ضروری، باعث کاهش دعاوی طولانیمدت میشود.
سوالات متداول
در این قسمت به سوالات متداول در مورد آرای غیر قابل فرجام خواهی که توسط پرسشگران مجموعه ایران لگال به منظور مشاوره حقوقی پرسیده شده است را مشاهده می فرمایید:
اگر زمان فرجامخواهی گذشته باشد، چه اقدامی میتوان انجام داد؟
در این حالت، رأی قطعی شده و اقدامی برای فرجامخواهی امکانپذیر نیست.
پروندهای با موضوع فرجامخواهی در دیوان عالی دارم و اعلام شده که رای صادر شده اما ابلاغ نشده است. چرا ابلاغ نمیشود؟ آیا رای نقض شده یا ابرام شده؟
نتیجه دقیق را نمیتوان پیشبینی کرد. شما میتوانید با ارسال لایحهای درخواست تسریع در صدور رأی را مطرح کنید.
آیا آرای قطعی که اعاده دادرسی شدهاند قابل فرجامخواهی هستند؟
خیر، آرای قطعی که اعاده دادرسی شدهاند، قابل فرجامخواهی نیستند.
کلام آخر
فرجامخواهی ابزاری برای نظارت بر انطباق آراء محاکم با قوانین و مقررات است. اما قانون گذار به منظور حفظ نظم دادرسی و جلوگیری از اطاله آن، برخی احکام و قرارها را غیر قابل فرجام دانسته است. آگاهی از این موارد برای افرادی که درگیر دعاوی حقوقی هستند، بسیار حیاتی است.
چنانچه نیاز به مشاوره حقوقی بیشتری در زمینه احکام و قرارهای غیر قابل فرجام دارید، میتوانید از کارشناسان حقوقی ایران لگال بهره مند شوید.